چکیده :
ترجمه ماشینی :
خدا انسان شد تا انسان خدا شود.
این تفکر که در قالب اشتراک طبیعتها، انسانی و الهی بیان میشود، در کهنترین عبادتهای مسیحی یافت میشود و هنوز هم معمولاً در مراسم پیشنهادی استفاده میشود.
این کتاب نشان میدهد که چگونه هگل این تفکر را، هرچند از زبان تصویر، در تداوم آگاهانه یا کمتر آگاهانه با این باور کتاب مقدس در قدرت تبدیل شدن به پسران خدا، در میآورد.
این امر مستلزم خلاص شدن از بدن کاذبی است که بر فلسفه روح هگل توسط مفسرانی که ناآگاه هستند و از این رو قادر به دیدن این عنصر در او نیستند، و مایلند، کاملاً ناامیدانه، کار خود را با دیدگاه ماتریالیستی کنونی توسعه تطبیق دهند.
بنابراین، این کتاب به خط توماس آکویناس و بهطور مایل، مکتاگارت و دیگر متفکران ایدهآلیست است، بلافاصله قبل از کشف مجدد این رشته و بیشتر در هگل توسط الهیدانان امروزی و دیگران، مانند چارلز تیلور در دنیای انگلیسیزبان ما، که، با این وجود، متأسفانه، اکثراً نمی توانند تمام گراز را بگذرانند.
آنها نمی توانند باور کنند که تفکر هگل، از نظر تکاملی که توسط مثلاً نیومن ترسیم شده است، با خط اصلی پاتریستیکی مطابقت دارد.
با این حال، حداقل از این جهات، همانطور که در اینجا بیان می شود، این کار را می کند.
god became man that man might become god.
this thought, expressed in terms of a sharing of natures, human and divine, is to be found in the most ancient christian liturgies and still in use, at the offertory typically.
this book shows how hegel fleshes this thought out, shorn though of picture-language, in conscious or less-than-conscious continuity with this biblical belief in the power to become the sons of god.
this involves some stripping away of the false fleshliness cast over hegels philosophy of spirit by interpreters ignorant of and hence unable to see this element in him, wishing, quite hopelessly, rather to adapt his work to a current materialist vision of development.
the book is, thus, in the line of thomas aquinas and, obliquely, mctaggart and other idealist thinkers immediately prior to the rediscoveries of this strand and more in hegel by todays theologians and others, such as charles taylor in our english-speaking world, who, nonetheless, regrettably, mostly fail to go the whole hog.
they cannot believe that hegels thought corresponds, in development as charted by, say, newman, to the original patristic line.
nonetheless, in these respects, at least, it does, as is brought out here.